روشهای ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
:خاطرات سنین پایین تر از شش سالگی
دوران کودکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا در سنین کودکی ضمیرناخودآگاه کاملا فعال است و توسط اطلاعاتی که از محیط پیرامون خود دریافت میکند، به راحتی برنامهریزی میشود.به همین دلیل اگر هرکدام از ما دچار هرگونه مسٵله یا ناهنجاری ذهنی باشیم، این احتمال را باید بدهیم که شاید این موضوع ریشه در سنین کودکی ما دارد. به این ترتیب گاهی تنها با یاد آوری آن خاطره یا اتفاق مورد نظر، میتوانیم عوامل ایجاد ناهنجاری را از بین ببریم.
به عنوان مثال شخصی که عنوان میکند از ارتفاع میترسد و به خاطر میآورد که دلیل این ترس، سقوط مادرش از پلکان منزل و بستری شدن او تا آخر عمر میباشد، میتواند با برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه به صورت بسیار سادهای این مساله را حل کند.
البته این روش تنها زمانی کارایی دارد که شخص بتواند خاطره مورد نظر در آن دوران را به یاد بیاورد. در اکثر موارد شاهد چنین یادآوریای نیستیم و گاهی نمیتوانیم حتی به خاطر آوریم که هفته گذشته چه کارهایی انجام دادهایم.
۲. شرایط احساسی فوق العاده شدید، مانند غم یا شادی بسیار زیاد:
در این شرایط به دلیل تمرکز بسیار زیاد ضمیر آگاه نسبت به موضوع مورد نظر که خواه شادی یا غم باشد، حالت ترانس که یک حالت کاملا طبیعی است ایجاد میشود. در این حالت ضمیر ناخودآگاه در دسترس قرار گرفته و میتوان با ارسال پیامهای گوناگون او را تحت تاثیر قرار داد و برنامهریزی نمود.دلایلی همچون تبریک گفتن هنگام یک موفقیت، عرض تسلیت هنگام فوت بستگان و همچنین آرام کردن کودکان در هنگام گریه، خود استفاده از همین روش برای ارسال یک پیام شاد یا تسلی به ضمیرناخودآگاه در شرایط احساسی شدید است. این پیامها اگر مثبت باشند، رفتاری مثبت و اگر منفی باشند، رفتاری منفی تولید خواهند کرد.برای همین است که تاکید میشود در انتخاب جملات و کلمات به هنگام شرایط احساسی شدید، دقت زیادی گردد.
۳- شرایط استفاده از خواب طبیعی:
یکی دیگر از راههای دسترسی و ارتباط با ضمیرناخودآگاه، شرایط خواب طبیعی میباشد.
از وظایف مهم ضمیر ناخودآگاه، کنترل تمامی سیستمهای بدن در شرایط خواب میباشد. یعنی ضمیرناخودآگاه در شرایط خواب طبیعی نیز مشغول فعالیت و انجام وظایف خویش است.
در این شرایط ضمیرناخودآگاه کاملاً بیدار و هوشیار است و چنانچه بتوانیم در این زمان آگاهانه به آن پیام ارسال نماییم، میتوانیم ضمیرناخودآگاه را نسبت به اهداف خود برنامهریزی کنیم.اما این روش برای اکثریت انسان ها بسیار سخت میباشد، مگر در شرایط ویژه و همراه با تمرین و ممارست فراوان. البته در شرایط خاصی از خواب طبیعی قادر هستیم به ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا کنیم که در قسمت بعدی توضیح داده خواهد شد.
۴- استفاده از امواج ذهن:
ذهن انسان در طول مدت زمان فعالیت خود امواج مغناطیسی از خود ساطع میکند. این امواج برحسب نوع نوسان و شرایط عصبی در علم پزشکی به پنج نوع تقسیمبندی میشوند:
۱- موج بتا:
موج بتا به موجی گفته میشود که ذهن در شرایط بیداری و هوشیاری طبیعی از خود ساطع میکند.
شرایطی که ما در آن مشغول انجام کارهای روزمره هستیم و کاملاً نسبت به محیط خود آگاهیم. در این شرایط ضمیرخودآگاه بیدار و ضمیرناخودآگاه نیز کاملا بیدار و هوشیار میباشد، ولی در دسترس نیست.
۲- موج آلفا:
در رابطه با موج آلفا دانشمندان و محققین مطالب بسیار زیادی را عنوان نمودهاند که در واقع به عنوان معجزه ذهن شناخته میشود. موج آلفا موجی است که ذهن در شرایط آرامش و تن آرامی از خود ساطع میکند.
در این وضعیت، ذهن کاملاً در حالت آرامش قرار گرفته و از نظر فیزیکی بدن در حالت ریلکس کامل قرار دارد.
موج آلفا حالتی است است بین خواب و بیداری که ضمیر ناخودآگاه هوشیار است ولی بدن سست و کرخت است و شخص به زحمت می تواند فعالیتی فیزیکی انجام دهد. حالت تنبلی در اولین لحظات بیدار شدن از خواب، ناشی از شرایط آلفای ذهنی است. شرایط آلفا کاملا طبیعی میباشد و به آن حالت ترانس یا خلسه نیز گفته میشود و به صورت علمی به آن، حالت هیپنوتیزم میگویند. در این شرایط ارتباط با ضمیرناخودآگاه به راحتی صورت میگیرد و میتوان آن را برنامهریزی نمود.موج دلتاپس از این که کاملاً به خواب میرویم یعنی در شرایط خواب طبیعی قرار میگیریم، ذهن ما موج دلتا را متصاعد میکند.
۳- موج تتا:
ذهن ما در هنگام خواب عمیق یعنی حدودا چند ساعت پس از شروع خواب، در شرایط تتا قرار میگیرد.
۴- موج گاما:
موج گاما تنها به هنگام بروز برخی از تشنج ها در خواب متصاعد میشود و همیشگی نیست.
شرایط آلفای ذهن، پلی میان بیداری کامل و دیگر حالات ذهنی این بدان معنی است که هرگاه ذهن از شرایط بیداری به شرایط دیگر تغییر وضعیت دهد، در اکثر موارد باید از پل ارتباطی بین امواج، یعنی موج آلفا عبور نماید. هرگاه ما بخواهیم از حالت بیداری یا هوشیاری کامل به یکی از حالت های دلتا، تتا و یا گاما تغییر وضعیت دهیم، باید از پلی به نام آلفا عبور کنیم.
انسانی که از سلامت ذهنی و جسمی برخوردار است، در طول شبانه روز به طور طبیعی باید دو بار از وضعیت آلفا عبور نماید. زیرا ما در طول شبانه روز برای خوابیدن و بیدار شدن نیازمندیم که از حالت بتا یا هوشیاری، وارد حالت دلتا یا گاهی تتا شویم و به عکس از حالت دلتا یا خواب، به حالت هوشیاری یا بتا بازگردیم. پس به طور طبیعی باید دوبار از پل آلفا عبور کنیم.
یکبار در ابتدای خوابیدن و یکبار بلافاصله پس از بیدار شدن و ما این دو حالت را در اختیار داریم تا بتوانیم به راحتی به ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا نماییم و این مورد هم یکی دیگر از روشهای ارتباط با ضمیر ناخودآگاه میباشد.سایر شرایطی که به طور طبیعی امواج ذهنی انسان بر روی موج آلفا قرار میگیرد.علاوه بر شرایط خواب طبیعی، موارد دیگری نیز وجود دارند که ذهن، موج آلفا را متصاعد میکند.
الف: تمرکز روی یک موضوع خاص
در این حالت از آنجایی که تمام حواس ما معطوف به موضوعی خاص میشود، ضمیرناخودآگاه در حالت آلفا قرار میگیرد و به راحتی قابل دسترس میباشد.
ب: تفکر همراه با تصویر سازی ذهنی
طبق آخرین تحقیقات ثابت شده است که هرگاه ذهن در شرایط طبیعی مشغول به پردازش تصویر میشود به صورتی که اکثر تمرکز خود را روی تصویر مورد نظر معطوف مینماید، در شرایط آلفا قرار خواهد گرفت. یعنی هرگاه ما بتوانیم یک موضوع یا خاطره را همراه با تصاویر مربوطه در ذهن خود تجسم نماییم، به صورت اتوماتیک، وارد آلفای ذهنی میشویم.تکنیک های علم نوین ان ال پی در این زمینه به ما کمک میکنند تا به راحتی وارد آلفای ذهنی شویم و ضمیر ناخودآگاه خود را برنامهریزی نماییم.
ج: انجام تکنیک های تن آرامی یا ریلکسیشن عمیق
این روش از نظر علمی، خود هیپنوتیزم نامیده میشود و به عنوان یکی از قویترین روشهای ارتباط با ضمیرناخودآگاه شناخته شده است.
د: انجام تمرینات تنفسی
عمل تنفس عمیق به دلیل بالابردن حجم اکسیژن موجود در خون و مغز، امواج ذهنی را در شرایط آلفا قرار میدهد و به عنوان یکی از روشهای ورود به سطح آلفا بهشمار میرود.این روش یکی از مواردی است که میلتون اریکسون بنیانگذار هیپنوتیزم اریکسونی به کمک سایر روش ها از آن برای ایجاد ترانس در مراجعین خود استفاده مینمود.
۵- استفاده از قدرت کلام
دانش برنامه ریزی عصبی زبانی یا nlp امروزه به عنوان یکی از قویترین فناوریهای رسیدن به موفقیت در دنیا شناخته شده است. ان ال پی به ما میآموزد که کلمات با چه قدرتی میتوانند زندگی و احساسات انسانها را تحت تاثیر خود قرار دهند.
ان ال پی ساختارهای کلامی ویژهای را بررسی میکند که میتوان از آن ها برای ارتباط با ضمیرناخودآگاه و برنامهریزی ذهن استفاده کرد.
۶- هیپنوتیزم
به وسیله هیپنوتیزم میتوان به لایههای درونی ذهن رسوخ کرد که این لایهها عبارتند از:
ضمیر خودآگاه ضمیرناخودآگاه و ضمیر ابر آگاه هیپنوتیزم شاخه ای از علم روان شناسی است که فرد بوسیله تلقین به خواب مصنوعی فرومیرود و از حالت هوشیاری خارج میشود. هیپنوتیزور (شخصی که هیپنوتیزم میکند) ذهن ناخودآگاه فرد را هدف قرار میدهد و تحت کنترل خود درمی آورد.این عمل با گفتگو و تلقین انجام میشود.
سه راه اصلی نفوذ به ضمیر ناخودآگاه
۱.تکرار
اگر ما کاری را تمرین و تکرار و تکرار کنیم این کار به ضمیر_ناخودآگاه ما میرود، مانند رانندگی…
۲.جملات تاکیدی
اگر ما به طور مداوم جملهای را تکرار کنیم بعد از یک مدت آن عبارت به ضمیر ناخودآگاه ما می رود و جزو عادت و زندگی ما می شود.
۳. مراقبه
اصلی ترین هدف مراقبه گذر از ذهن تحلیلیست.وقتی ما در این ذهن قرار داریم نمیتوانیم واقعا تغییر کنیم.میتوانیم خود قدیمی مان را تحلیل کنیم،اما نمیتوانیم آن برنامه های قدیمی را حذف کرده و برنامه های جدید را نصب کنیم.مراقبه درهای بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه را باز می کند.ما مراقبه میکنیم تا وارد سیستم عامل ناخودآگاه شویم، جایی که تمام عادتها و رفتارهای ناخواسته مان در آن قرار دارد،سپس آنها را تغییر داده و به حالت های پرثمرتری تبدیل میکنیم که در زندگی برایمان نتیجهای داشته باشد
در نهایت گفته میشود که ضمیر ناخودآگاه یکی از مهم ترین عوامل جریان اتفاقات دنیای پیرامون ماست هرآنچه که از ضمیر ناخودآگاه عبود کند میتواند قدرت پیوستن به واقعیت را داشته باشد.